کد مطلب:148504 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:179
علاقه ی شدید پیامبر به حسن و حسین
اسامه بن یزید می گوید: شبی به خاطر نیازی به در خانه ی پیامبر صلی الله علیه و آله رفتم، در را زدم، پیامبر صلی الله علیه و آله از خانه بیرون آمد، چیزی در دست و آغوشش دیدم ولی ندانستم چیست، پس از رفع نیاز، پرسیدم آن چیست؟ ناگهان حسن و حسین علیهماالسلام را در آغوشش یافتم و شنیدم سه بار فرمود:
هذا ابنای و ابنا ابنتی، اللهم انك تعلم انی احبهما فاحبهما؛ این دو، پسران من و پسران دخترم هستند، خدایا تو می دانی كه این دو را دوست دارم، پس این دو را دوست بدار. [1] .
و در روایت دیگر می خوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفته بود و فرمود: «كسی كه مرا و این دو را و پدر و مادر این دو را
دوست بدارد، در روز قیامت در درجه ی من همراه من است.» [2] .
انس بن مالك گوید: «حاكم قطر» اجازه ی حضور به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله یافت، پیامبر صلی الله علیه و آله به او اجازه داد و آن روز آن حضرت در خانه ام سلمه (یكی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله) بود، پیامبر صلی الله علیه و آله به ام سلمه فرمود: در را ببند، كسی وارد نشود. در این لحظه كه ام سلمه می خواست در را ببندد، حسین علیه السلام در را گشود و وارد شد و به دوش رسول خدا صلی الله علیه و آله می پرید، پیامبر صلی الله علیه و آله او را می بویید و می بوسید.
حاكم قطر به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض كرد: «آیا این كودك را دوست داری؟ فرمود: «آری، امتم او را می كشند و اگر بخواهی مكان شهادتش را نشان دهم....» [3] .
هذا ابنای و ابنا ابنتی، اللهم انك تعلم انی احبهما فاحبهما؛ این دو، پسران من و پسران دخترم هستند، خدایا تو می دانی كه این دو را دوست دارم، پس این دو را دوست بدار. [1] .
و در روایت دیگر می خوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفته بود و فرمود: «كسی كه مرا و این دو را و پدر و مادر این دو را
دوست بدارد، در روز قیامت در درجه ی من همراه من است.» [2] .
انس بن مالك گوید: «حاكم قطر» اجازه ی حضور به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله یافت، پیامبر صلی الله علیه و آله به او اجازه داد و آن روز آن حضرت در خانه ام سلمه (یكی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله) بود، پیامبر صلی الله علیه و آله به ام سلمه فرمود: در را ببند، كسی وارد نشود. در این لحظه كه ام سلمه می خواست در را ببندد، حسین علیه السلام در را گشود و وارد شد و به دوش رسول خدا صلی الله علیه و آله می پرید، پیامبر صلی الله علیه و آله او را می بویید و می بوسید.
حاكم قطر به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض كرد: «آیا این كودك را دوست داری؟ فرمود: «آری، امتم او را می كشند و اگر بخواهی مكان شهادتش را نشان دهم....» [3] .
[1] صحيح ترمذي، ج 13، ص 192،(و در طبع ديگر، ج 5، ص 322 (. نظير اين روايت در مناقب ابن مغازلي، ص 375 آمده است.
[2] مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 77، مناقب ابن مغازلي، ص 370.
[3] مناقب ابن مغازلي، ط اسلاميه، ص 377. - در اين باره رواياتي با ذكر طرق سندشان در كتاب «سنتنا و سيرتنا» تأليف علامه اميني (ره) آمده است -.